تبلیغات
به این سایت رأی بدهید
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 580
بازدید دیروز : 335
بازدید هفته : 1027
بازدید ماه : 1751
بازدید کل : 71765
تعداد مطالب : 265
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 1

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 265
:: کل نظرات : 32

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 26

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 580
:: باردید دیروز : 335
:: بازدید هفته : 1027
:: بازدید ماه : 1751
:: بازدید سال : 21949
:: بازدید کلی : 71765
نویسنده : mohammad
شنبه 19 مهر 1393
۱۱.۸۵۱۷ مگابایت
شب اول محرم 92
۲۲.۱۳۰۹ مگابایت
شب دوم
شب دوم
۱۰.۳۹۴۵ مگابایت
شب دوم
۵.۲۹۴۹ مگابایت
شب دوم
۹.۱۸۵۵ مگابایت
شب دوم
۲.۴۸۰۵ مگابایت
شب دوم
۵.۴۰۶۳ مگابایت
شب دوم
شب دوم
۸.۰۹۴۵ مگابایت
شب سوم محرم
۸.۷۳۳۸ مگابایت
شب سوم محرم
۶.۶۲۳۲ مگابایت
شب سوم محرم
۵.۴۴۷۸ مگابایت
شب سوم محرم
۹.۳۸۳۹ مگابایت
شب سوم محرم
۵.۵۵۹۴ مگابایت
شب سوم محرم
۶.۷۶۲۴ مگابایت
شب سوم محرم
۷.۲۱۳۶ مگابایت
شب سوم محرم
۱۱.۵۵۲۳ مگابایت
شب سوم محرم
شب چهارم محرم 92
۶.۲۱۱۵ مگابایت
شب چهارم محرم 92
۸.۶۹۹۵ مگابایت
شب چهارم محرم 92
۵.۱۶ مگابایت
شب چهارم محرم 92
۸.۷۴۴۶ مگابایت
شب چهارم محرم 92
۴.۹۵۰۷ مگابایت
شب چهارم محرم 92
۹.۱۱۲۵ مگابایت
شب چهارم محرم 92
۱.۱۸۸۸ مگابایت
شب چهارم محرم 92
شب پنجم محرم 92
۱۳.۴۸۹۵ مگابایت
شب پنجم محرم 92
۹.۵۷۳۷ مگابایت
شب پنجم محرم 92
۴.۸۹۶۲ مگابایت
شب پنجم محرم 92
۴.۸۰۴۹ مگابایت
شب پنجم محرم 92
۳.۱۶۱۹ مگابایت
شب پنجم محرم 92
هیات ثارالله (ع) مسجد امام الهادی (ع)
۹.۷۹۶۱ مگابایت
هیات ثارالله (ع) مسجد امام الهادی (ع)
۱۶.۲۳۱۹ مگابایت
هیات ثارالله (ع) مسجد امام الهادی (ع)
۹.۷۵۱۵ مگابایت
هیات ثارالله (ع) مسجد امام الهادی (ع)
۴.۵۸۶۴ مگابایت
هیات ثارالله (ع) مسجد امام الهادی (ع)
شب ششم محرم 92
۱۳.۰۸۸ مگابایت
شب ششم محرم 92
۶.۱۴۲۷ مگابایت
شب ششم محرم 92
۵.۲۲۰۸ مگابایت
شب ششم محرم 92
۴.۳۲۰۴ مگابایت
شب ششم محرم 92
۶.۳۳۴۱ مگابایت
شب ششم محرم 92
۴.۹۹۰۴ مگابایت
شب ششم محرم 92
شب هفتم محرم 92
شب هفتم محرم 92
۴.۱۶۰۳ مگابایت
شب هفتم محرم 92
۱۲.۲۰۵۲ مگابایت
شب هفتم محرم 92
۴.۱۸۳۷ مگابایت
شب هفتم محرم 92
۵.۷۶۵۷ مگابایت
شب هفتم محرم 92
۴.۹۱۶۱ مگابایت
شب هفتم محرم 92
۸.۷۷۷۵ مگابایت
شب هفتم محرم 92
۶.۹۴۹۴ مگابایت
شب هفتم محرم 92
شب هشتم محرم 92
۱۳.۰۸۸ مگابایت
شب هشتم محرم 92
۶.۱۴۲۷ مگابایت
شب هشتم محرم 92
۵.۲۲۰۸ مگابایت
شب هشتم محرم 92
۴.۳۲۰۴ مگابایت
شب هشتم محرم 92
۶.۳۳۴۱ مگابایت
شب هشتم محرم 92
۴.۹۹۰۴ مگابایت
شب هشتم محرم 92
۱۹.۲۵۰۱ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۳.۹۳۹۶ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۱۰.۹۷۸۶ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۲.۹۳۷۶ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۳.۹۸۲۵ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۴.۴۰۴۴ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۴.۱۷۷۹ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۳.۸۱۸۵ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۸.۲۷۷۵ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۴.۰۵۲۹ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۵.۸۵۱۷ مگابایت
شب نهم محرم 92 - تاسوعای حسینی
۳۰.۹۳۵۹ مگابایت
تاسوعا
دهم محرم 92 - عاشورای حسینی
۹.۸۶۶۵ مگابایت
دهم محرم 92 - عاشورای حسینی
۴.۲۲۳۶ مگابایت
دهم محرم 92 - عاشورای حسینی
۳.۹۸۶۴ مگابایت
دهم محرم 92 - عاشورای حسینی
۵.۴۱۶۱ مگابایت
دهم محرم 92 - عاشورای حسینی
۶.۰۲۷۵ مگابایت
دهم محرم 92 - عاشورای حسینی
۵.۳۲۵۶ مگابایت
دهم محرم 92 - عاشورای حسینی
۵.۳۰۳۵ مگابایت
دهم محرم 92 - عاشورای حسینی
۲۱.۲۲۸۶ مگابایت
عصر عاشورا - محرم 92
۱۴.۶۰۹۵ مگابایت
عصر عاشورا - محرم 92
۷.۱۱۷۳ مگابایت
عصر عاشورا - محرم 92
۷.۹۷۶۷ مگابایت
عصر عاشورا - محرم 92
عصر عاشورا - محرم 92
۸.۵۶۰۷ مگابایت
عصر عاشورا - محرم 92
شب اربعین 92
شب اربعین 92
۱۰.۰۹۱۹ مگابایت
شب اربعین 92
۳.۸۱۶۵ مگابایت
شب اربعین 92
۴.۶۰۷۵ مگابایت
شب اربعین 92
۴.۵۲۷۵ مگابایت
شب اربعین 92
۵.۴۱۴۲ مگابایت

:: بازدید از این مطلب : 1703
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
نویسنده : mohammad
شنبه 5 مهر 1393

 

 

 

 

 


:: بازدید از این مطلب : 1679
|
امتیاز مطلب : 84
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393

 

 می گفت نمازاش خیلی با حال بودن. خیلی قشنگ کلمات رو ادا می کرد. آهنگ نمازش توجه همه رو جلب می کرد. با اینکه به خاطر اتفاقی که توی کودکی براش افتاده بود لکنت زبان شدید گرفته بود و کلمات رو به سختی و کُند تلفظ می کرد، نمی دونم چه سری بود که توی نمازش هیچ اثری از لکنت نبود. خیلی راحت و روان نماز می خوند، انگاری اصلا لکنت نداشته. یادمه نماز که می خوند منو مامان می نشستیم یه گوشه و نماز خوندنشو نگاه می کردیم، یه بار هم مامان صداشو ضبط کرد. نماز که می خوند گردنش به سمت چپ خم میشد و اشک صورتشو می پوشوند. هیچ چیزی نمازش رو تغییر نمیداد، نه حضور مهمون و نه اعتراض آقا جان که می گفت: بچه چرا اینقدر گریه می کنی.اولین باری بود که به منزلشان می رفتیم. آن هم درست هنگام مراسم سالگردش. منزل مملو از جمعیت بود فقط یک تکه جا، گوشه ی دنج یکی از اتاق ها باقی مانده بود که به موکد نخ نما شده ای مفروش بود، در آن شلوغی، آن را غنیمت دانسته و همراه دوستم به آنجا خزیدیم. در تمام طول مدتی که آنجا بودیم حسی عجیب و نا آشنا، اما شیرین و خواستنی تمام وجودمان را احاطه کرده بود. حسی که توصیفش را قادر نیستم. کم کم مراسم به پایان رسید و میهمانان که اغلب مادران شهید بودند یکی یکی به قصد ترک خانه خداحافظی کردند و رفتند. ما ماندیم و عده قلیلی که از محارم خانه بودند. کم کم ما هم باید زحمت را کم می کردیم، اما دل کندن از آن فضا، با آن انرژی های مثبت پراکنده در فضا کاری بس دشوار بود. برای اینکه بهانه ای برای بیشتر ماندن داشته باشیم، بی درنگ از خواهر شهید درخواست مهر کردیم تا دو رکعت نماز بخوانیم و کمی وقت تلف کنیم.

موقع خواندن نماز، روی همان موکد نخ نما بود که خواهر شهید اشک به چشم آورد و گفت اینجا جای نماز خواندن محمدرضا و محمود رضاست و باقی ماجرا. 

به یاد ندارم نمازی زیباتر و تاثیرگذارتر از آن خوانده باشم. آنقدر که حاضرم تمام نمازهای عمرم را بدهم اما دوباره خواندن دو رکعت نماز با آن شرایط و کیفیت نصیبم گردد


:: موضوعات مرتبط: دو رکعت نماز عشق , ,
:: بازدید از این مطلب : 1899
|
امتیاز مطلب : 82
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393

یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقیها را در آورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقیها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقیها.چه می کرد؟ بار اول بلند شد و فریاد زد: " ماجد کیه ؟ " یکی از عراقیها که اسمش ماجد بودسرش را از ﭘس خاکریز آورد بالا و گفت: " منم"

ترق !ماجد کله ﭘا شد و قل خورد آمد ﭘای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد!دفعه بعد قناسه چی فریاد زد: " یاسر کجایی؟" و یاسر هم به دستبوسی مالک دوزخ شتافت!

چند بار این کار را کردتا اینکه به رگ غیرت یکی از عراقیها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری ﭘیدا کرد و ﭘرید رو خاکریز و فریاد زد:" حسین اسم کیه؟ " و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سر خورد ﭘایین. یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد: " کی با حسین کار داشت " جاسم با خوشحالی هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت: " من"ترق!جاسم با یک خال هندی


:: موضوعات مرتبط: کی با حسین کار داشت ؟ , ,
:: بازدید از این مطلب : 1903
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393

پست نگهبانیش افتاده بود نیمه شب.

سر پست نشسته بود رو به قبله و اطرافش رو می پایید.
داشت با خودش زمزمه می کرد.
نفر بعدی که رفت پست رو تحویل بگیره دید مهدی با صورت افتاده رو زمین.
خیال کرد رفته سجده،هر چی صداش زد صدایی نشنید.
اومد بلندش کنه دید تیر خورده توی پیشونیش و شهید شده.

فکر شهادتش اذیتمون می کرد،
هم تنها شهید شده بود هم ما نفهمیده بودیم.
خیلی خودمون رو می خوردیم.
تا اینکه یه شب اومد به خواب یکی از بچه ها و گفته بود:
نگران نباشید،


:: موضوعات مرتبط: در آغوش امام حسین(ع).... , ,
:: بازدید از این مطلب : 1932
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393

در روزهاي آغازي جنگ، در ستاد جنگ‏ هاي نامنظم فعاليت مي‏كرديم كارمان شناسايي دشمن بود. روزي براي شناسايي عراقي‏ ها، منطقه‏اي رفتيم كه قبلاً دشمن در آن جا استقرار داشت، در آن محدوده، يك جوي آب به نام جوي سيد حسن بود كه دو طرف آن را درختان انبوهي پوشانده بود. هر طرف جوي كه مي‏ ايستادي، طرف مقابل به علت ازدحام درخت‏ها، قابل رؤيت نبود.

تصور ما اين بود كه عراقي‏ها در برابر ما - در آن سمت جوي - قرار دارند. با حالت آماده باش، از سمت راست جوي به طرف جلو حركت مي‏كرديم. ناگهان با سر وصداي زيادي مواجه شديم، فكر كرديم دشمن رو به روي ماست. آنها نيز در مورد ما همين تصور را داشتند. با رعايت اصول حفاظتي، به آن طرف جوي پريديم. در همان اثنا، نگاه مان به چهره مقام معظم رهبري افتاد. در آن زمان، ايشان نماينده حضرت امام قدس سره در شوراي عالي دفاع بودند. معظم له به اتفاق چند نفر ديگر - قبل از ما - براي شناسايي منطقه رفته بودند. كار شناسايي آنان تمام شده بود و داشتند برمي‏گشتند. ديدن آقا در آن مكان براي ما خيلي جالب بود. ما از آن ديدار، روحيه گرفتيم. سلاح‏ هايمان را به حالت عادي درآورديم و از محبت گرم آيةاللَّه خامنه‏ اي بهره برديم. آقا با تك تك ما دست دادند و يكايك ما را بوسيدند.


:: موضوعات مرتبط: شناسايي منطقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 2543
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393

آن زماني كه بنده در ايرانشهر تبعيد بودم، به مناسبتهاي مختلف، با مسؤولان ارتباط پيدا مي‏كرديم. آن وقت به بنده گفتند كه يك معاونِ استاندار تا حالا به ايرانشهر نيامده است! در سال 57 در ايرانشهر سيل آمد و هشتاد درصد شهر قطعاً خراب شد؛ يعني من يك به يك تمام مناطق شهر را با پاي خودم رفتم و ديدم. پنجاه روز ما امداد و پشتيباني مي‏كرديم. يك نفر از مركز كه هيچ، از زاهدان هم يك نفر آدم برجسته‏ي متشخص به ايرانشهر نيامد كه بگويد چه خبر است اين‏جا ! به صورت ظاهري هدايايي به وسيله‏ي «شير و خورشيد» فرستادند كه اولاً اگر به دست مردم مي‏رسيد، يك‏دهم نيازهايي كه مردم داشتند و يك‏دهم آنچه كه ما تبعيديها براي مردم فراهم كرده بوديم، نمي‏شد؛ ثانياً همان را هم نمي‏دادند و از آن هداياي ناچيز، مبالغي هم براي خودشان لازم داشتند تا بخورند. يعني اصلاً ايرانشهر كه مركز جغرافيايي و به يك معنا مركز فرهنگي بلوچستان بوده، هميشه در طول زمان، بكلي مغفولٌ‏عنه بود؛ زاهدان هم همين‏طور. براي شتر سواري و استفاده از شرابِ چند ده ساله به بيرجند مي‏رفتند و براي اين‏كه در آن‏جا عياشي كنند، بيرجند فرودگاه داشت؛ اما چون در اين‏جا وسيله‏ي عياشي فراهم نبود، به بلوچستان نمي‏آمدند. يعني هر نقطه‏يي در كشور - چه بلوچستان، چه هر نقطه‏ي ديگر - كه محروميت داشت، مغفولٌ‏عنه بود. مازندران خوب بود، براي اين‏كه بروند آن‏جا استفاده كنند. رژيم گذشته اين‏طوري بود.

يك چيز جالبي به شما بگويم: در مازندران، پنج فرودگاه هست كه از زمان رژيم گذشته مانده است! پنج فرودگاه در يك استان كه همه‏اش هم براي رژيم گذشته و آن شخص طاغوت يا نزديكان او بوده است. فرودگاه رامسر براي استفاده از هتل رامسر كه مي‏دانيد براي چه كساني بوده است؛ فرودگاه نوشهر براي گردشگاه هر ساله‏ي طاغوت كه برود آن‏جا و دو ماه استراحت كند؛ فرودگاهي براي يك اردوگاه نظامي كه نظاميان وابسته به آنها - كه از يك نيروي بخصوصي بودند و نمي‏خواهم اسم بياورم - آن‏جا بروند و خوش بگذرانند؛ فرودگاه دشت‏ناز نزديك ساري - كه امروز فرودگاه رسمي مازندران است و مردم از آن استفاده مي‏كنند و در گذشته براي الواط و اوباش اولاد رضاخان بوده است - كه هزاران هكتار از زمينهاي حاصلخيز را تصرف و يك فرودگاه هم وسطش درست كرده بودند؛ و يك فرودگاه هم در املاك نوكران خودشان در حدود مينودشت. پنج فرودگاه براي دستگاههاي وابسته‏ي به حكومت يا نزديك به آنها؛ اما مردم، اساتيد، مستحقان و بيماران علاج‏ناپذير مازندران مطلقاً نه از فرودگاه، نه از هواپيما و نه از هيچ تسهيلات ديگري برخوردار نبودند. آنها هر سال چند بار به مازندران مي‏رفتند؛ اما به مثل زاهدان در تمام عمر حكومتشان يك بار هم سر نمي‏زدند؛ اين مي‏شود غبار فراموشي.

بيانات در ديدار نخبگان استان سيستان و بلوچستان


:: موضوعات مرتبط: غبار فراموشي , ,
:: بازدید از این مطلب : 2514
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393

سال 61 شهيدبابايي را گذاشتيم فرمانده پايگاه هشتم شكاري اصفهان. درجه اين جواب حزب‌اللهي سرگردي بود كه او را به سرهنگ تمامي ارتقا داديم. آن وقت آخرين درجه ما، سرهنگ تمامي بود. مرحوم بابايي سرش را مي تراشيد و ريش مي گذاشت. بنا بود او اين پايگاه را اداره كند. كار سختي بود. دل همه مي‌لرزيد دل خود من هم كه اصرار داشتم، مي‌لرزيد، كه آيا مي تواند؟ اما توانست. وقتي بني‌صدر فرمانده بود، كار مشكل‌تر بود. افرادي بودند كه دل صافي نداشتند و ناسازگاري و اذيت مي كردند حرف مي‌زدند، اما كار نمي‌كردند؛ اما او توانست همانها را هم جذب كند. خودش پيش من آمد و نمونه‌اي از اين قضايا را نقل كرد. خلباني بود كه رفت در بمباران مراكز بغداد شركت كرد، بعد هم شهيد شد. او جزو همان خلبان‌هايي بود كه از اول با نظام ناسازگاري داشت. شهيد عباس بابايي با او گرم گرفت و محبت كرد حتي يك شب او را با خود به مراسم دعاي كميل برده بود؛ با اين كه نسبت به خودش ارشد هم بود. شهيد بابايي تازه سرهنگ شده بود اما او سرهنگ تمام چند ساله بود؛ سن و سابقه خدمتش هم بيشتر بود. در ميان نظامي ها اين چيزها مهم است. يك روز ارشديت تأثير دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسليم بابايي شده بود. شهيد بابايي مي گفت ديدم در دعاي كميل شانه‌هايش از گريه مي‌لرزد و اشك مي‌ريزد. بعد رو كرد به من و گفت: عباس دعا كن من شهيد بشوم! اين را بابايي پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گريه كرد. او الان در اعلي عليين الهي است؛ اما بنده كه سي سال قبل از او در ميدان مبارزه بودم هنوز در اين دنياي خاكي گير كرده‌ام و مانده‌ام! ما نرفتيم؛ معلوم هم نيست دستمان برسد. تأثير معنوي اينگونه است خود عباس بابايي هم همين طور بود او هم يك انسان واقعا مؤمن و پرهيزگار و صادق و صالح بود.(بيانات در ديدار مسئولان عقيدتي، سياسي نيروي انتظامي 23/10/83)


:: موضوعات مرتبط: بابايي آماده پرواز بود , ,
:: بازدید از این مطلب : 2158
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393

آن روز وضع نيرو‌هاي مدافع ما در اهواز خيلي نابسامان بود، لذا ما از اهواز نمي‌توانستيم نيرو بفرستيم و بايد از دزفول مي‌فرستاديم يا از هر جاي ديگري كه فرمانده‌ي نيروي زميني مي‌فرستاد كه آن هم در دزفول مستقر بود. هر چه ما گفتيم اعتنايي نكردند.

من نامه‌اي نوشتم به بني‌صدر در آن اتمام حجت كردم و گفتم كه من از كي به شما اين مطلب را مي‌گفتم، و امروز خرمشهر، خونين شهر شده است و هنوز هم سقوط نكرده است كه اين نامه را نوشتم. اين نامه در مركز اسناد سري مجلس شوراي اسلامي و هم‌چنين در بايگاني شوراي عالي دفاع موجود است.

همان وقت به همه سپردم كه اين نامه جزو اسناد تاريخي بماند. گفتم من اتمام حجت مي‌كنم و شهر سقوط خواهد كرد و نوشتم اين واحدهايي كه من مي‌گويم بايد بفرستيد، ولي اعتنايي نشد و در نتيجه خرمشهر با وجود مقاومت دليرانه عناصر رزمنده داخل مسجد جامع، تاب نياورد و عراقي‌ها از چند سو وارد شهر شدند


:: موضوعات مرتبط: اشغال خرمشهر , ,
:: بازدید از این مطلب : 2796
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393
مقدمه حضرت امام خمینی (ره) بر وصیت نامه شهداء 
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه مقابل شما است جملاتی از وصیت نامه های عده ای از شهدا انقلاب اسلامی است براستی انسان را به یاد شهداء صدر اسلام می اندازد. من شرمم می آید که خود را در مقابل این عزیزان ، سرشار از ایمان و عشق و فداکاری بحساب آورم. آنان با عشق به خدای بزرگ به معشوق خویش پیوستند و ما هنوز در خم یک کوچه هم نیستمی . خداوندا این عزیزان از خودگذشته را در جوار رحمت خود بپذیر و ما را از قید و بندهای خودبینی و خودخواهی نجات مرحمت فرما.  
انک ذوالفضل العظیم
*********
حضرت آیت الله خامنه ای :
غروب خورشید 
و هیچ روزی چون چهار دهم خرداد نبود که درآن طوفان مصیبت و عزا بر این مردم ، تازیانه ی غم و اندوه فرود آورد.ایران یک دل شد و آن دل در حسرتی گدازنده سوخت ، و یک چشم شد و آن چشم در مصیبتی عظیم گریست. درآن روز خورشیدی غروب کرد که با طلوع آن هزار چشمه نور درزندگی ملت ایران جوشیده بود، روحی عروج کرد که با نفس روح الهی اش پیکر ملت را جان بخشیده بود، ضجه ای خاموش شد که نفس گرمش سردی و افسردگی از جهان اسلام زدوده بود ، لبانی بسته شد که آیات الهی عزت و کرمت ا بر مسلمین فروخوانده و افسون یاس و ذلت را درروح آنان باطل ساخته بود.
*********

با   سلام   و   درود   بر   امام   مهدي  (عج )،   محبوب   دل   عاشقان   ولايت   و   اميد   دل   مستضعفان   و   امام   مجاهدان؛   آن   كه   هرگاه   ياد   او   مي‌كنم   با   سوز   و   گداز   دل،   آن   كه   اميد   آمدن   و   ظهورش   را   مي‌كشم   با   مناجات   با   او   و   ريختن   اشك؛   از   اينكه   دل   حضرتش   رابه   درد   آورده‌ايم   شبها   را   به   صبح   مي‌آوريم   و   با   عشق   و   محبت   آن   امام   آتش   به   سياهي   شب   مي‌زنيم  ./ مسعود   محمودي

*********
مولاجان، عهد مي‌كنم تا آنجا كه در جسمم توان رزم و ستيز دارم و پاهايم توان گام نهادن سوي دشمن را دارد، و تا آنجا كه نفسم به آخرين شماره‌هاي خود رسيده باشد و قطرات پاياني خونم بر زمين بريزد، به نداي «هل من ناصر ينصرني» ولايت فقيه و نايب تو لبيك بگويم تا اينكه خداوند نعمت عظماي شهادت را نصيبم كند، كه بالاترين مرحله تكامل انسان است و سعادت هر دو جهان در دست يافتن به اين نعمت بزرگ مي‌باشد./ محمد كنعاني 
*********
كليات: اجازه بدهيم شما را متوجه ولايت فقيه سازم و بي‌هيچ غرضي عرض كنم كه او حامل پيام الهي است، او مفسر احكام خدايي است او متصل به ولايت رسول‌الله است./ اميرحسين صبوري
*********

اين را بدانيد كه فقط ولايت فقيه مي‌توان ايران و جهان را از گودال بزرگ منجلاب فساد و تباهي بيرون بكشد و به سوي جامعه اسلامي هدايت كند./ مجيد تاجيك

*********

گرد محور امامت و ولايت گرد هم آييد،‌ از تفرقه بپرهيزيد، و خون شهيدان را پايمال نكنيد. /علي‌الله مهرجو
*********
اوّلين وصيّت به ملّت هميشه در صحنه ايران است كه همان‌طوري كه از اوّل پشتيبان ولايت فقيه بوده و از او حمايت مي‌كردند، از اين پس هم بايد وحدت و يكپارچگي خود را حفظ نمايند.

*********


:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه درکلام شهدا , ,
:: بازدید از این مطلب : 2326
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393


:: بازدید از این مطلب : 1724
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mohammad
جمعه 4 مهر 1393

 

http://media2.afsaran.ir/siRLjW.jpg

منتظران ظهور-یک روز که فرماندهان ارتش، در یک قرارگاه نظامی برای طراحی یک عملیات، همه

جمع شده بودند، حاج همت هم از راه رسید، امیرعقیلی، سرتیپ دوم ستاد «لشکر 30 پیاده گرگان»،

حاجی را بغل کرد و کنارش نشست، امیر عقیلی به حاج همت گفت: حاجی یک سوال دارم، یک

دلخوری خیلی زیاد، من از شما دلخورم

حاج همت گفت: بفرمائید، چه دلخوری!...


:: بازدید از این مطلب : 1744
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شما در مورد وبلاگ چیست؟

پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند


  خندهتبادل لینک هوشمند خنده
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دفاع مقدس و آدرس defaemoghadas3.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.